آداب نوروز 4
آداب نوروز 3
آداب نوروز 2
آداب نوروز 1
«تحويل سال» با «تحوّل حال»
زمان مي گذرد، ولي خوبيها و صداقتها باقي است. تقويم و سال، عوض مي شود، امّا سنتّهاي الهي تغيير ناپذير است.
ما بر كنار جويبار زمان نشستهايم وشاهدگذاران عمرها و فرصتهاييم و عوض شدن تقويم هر سال، شاهد اين گذشتِ عمرها و فرصتها ست.
گذشتِ شب و روز وسپري شدن هفته ها و ماهها، براي ما يك «پرونده» و «كارنامه» تشكيل مي دهد. به اين كارنامه مروري كنيم، تا چهره ی خود را در «آيينه ی اعمال»، خويش بنگريم. آينده، در گروِ گذشته و حال ماست. آتيه ی ما، مرهون تصميمها و ارادهها و برنامه ريزيها و بيداريها و محاسبهها و مراقبتهايمان است. و… ما، مسؤول عمر و زمان و فرصت و استعدادهاي خويشيم.
دفتر عمر ما وتقويم سال، گشوده است، تا در برگ برگ اين كتاب، با ايمان و عمل خويش، چه بنگاريم؟
آيا گذشتة ما به اميدِ آينده، و آيندة ما به حسرتِ گذشته خواهد گذشت؟
درسهاي«تحويل سال» را فراموش نكنيم.
نوروز انقلاب، فروردين جانهاست و بهار ايمانها و طراوت انديشههاوشكوفايي شكوفههاي بيداري و آگاهي و اراده و تصميم و ايثار.
نوروز انقلاب است و هفتسين ما، عبارت است از:
«سلام» و «سير» و «سلوك» و «سَحَر» و «سجّاده» و «ستاره» و «ساحل».
در نوروز انقلاب، بكوشيم كه چهرة جانمان شادابتر گردد و رويش خير و فلاح بر ساقه ی وجودمان امروز ما را بهتر از ديروز كند و هر زمان نوروز گردد و…
در نوروز انقلاب، انقلابي در روزهايمان پديد آيد.
طبيعت، نو ميشود. ما چرا «نو» نشويم؟
بايد در وجود خويش هم عيدي پديد آورد و به خانه تكاني دل پرداخت.
بايد در كنار«تحويل سال»، شاهد «تحوّل حال» بود و با عوض شدنِ تقويم، اخلاق را هم عوض كرد.
حيف نيست كه «سال» عوض شود، ولي ما عوض نشويم؟
در آغاز بهار و طراوت فروردين، چهرة طبيعت متحوّل و خرّم مي شود و درختان و صحرا لباس سبز رويش و حيات مي پوشند. بجاست ما نيز با طهارت جان و طراوت روح و تحوّل اخلاق، در دل و فكر خويش«بهار معنوي» بيافرينيم.
نوروز انقلاب، رويش جوانة ايثار و طراوت عشق و ايمان و شكوفة بصيرت و بينايي است. بهار از راه ميرسد و نويد «فتح» و «فلاح» مي دهد.
منبع: سایت اندیشه قم
پاسخ شبهات خود درباره نوروز باستانی ایرانیان در مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در
لینک سایت اندیشه قم می توانید بیابید.
جریان نوروز در نگاه آیة الله جوادی آملی
جریان نوروز از عهد کهن که زمین مداری محور شناخت هیئت و نجوم بوده تا عصرهای متأخر و هم اکنون که خورشید محوری مدار معرفت نجوم سپهری است رسم دارج [متداول] ایرانیان بوده و هست. هر متحرکی که دور خود را بدون نقص و کوتاهی و بی عیب و فرسودگی به پایان ببرد و به مقصد برسد و مقصود خود را بازیابد شاکر و خرسند خواهد بود و همین شادمانی را به صورت جشن مشترک و ملّی اعلام میدارد.
آنچه در خور تأمل است این است که کامیابی متحرک پویا و ورود دونده کارآمد به دروازهی هدف، مایه سُروُر او خواهد بود نه سبب نشاط تماشاچیان اصحاب سوت و صحابه ی کف، زیرا خرّمی موجود ایستا از تکامل انسان پویا سرور وهمی و خیالی است نه نشاط عقلی و علمی و هرگز تماشاچی جامد و نگاهکنندة راکد مجاز نیست که حرکت دیگری را به حساب خود آورد و خویش را همتای آن متحرک کامل بپندارد؛ مثلاً اگر زمین پنجاه بار به دور آفتاب گشت و این سیر دقیق را بدون کژ راهه یا بیراهه رفتن به پایان رساند، شخص ایستا و جامدی که در این مدت نه از جهل علمی به در آمده و نه از جهالت عملی هجرت کرده و هیچ تحوّلی در او پدید نیامده چگونه میتواند خود را بالغ به حساب آورد و عمر خویش را پنجاه سال تلقّی کند؟ وی کودک خردسالی است که گهوارهی او یعنی زمین پنجاه بار به دور آفتاب حرکت کرده است. آری، اگر انسان پویا شود و در زمینه، نه در زمین حرکت کند و از مدار قلب خویش قلب جهان امکان را قبله قرار دهد و به دور شمس قرآن و قمر عترت طواف کند و از باب « و الرُّجزَ فَاهجُر»[1] مهاجرت از نقص به کمال و از عیب به سلامت را آغاز کند و نیز اگر توفیق یافت چنین بگوید:
یک حمله ی مردانه مستانه نمودم تا علم بدادیم و به معلوم رسیدیم[2]
آنگاه به بلوغ عقلی و علمی میرسد و عمر او متکامل شده و می تواند از نشاط معقول الهی شاکر و در پیشگاه لطف او متشکر و خاضع باشد.
خدای سبحان در قرآن کریم به عمر حضرت ختمی نبوّت سوگند یاد میکند: «لَعَمرُکَ إِنَّهُم لَفی سَکرَتِهِم یَعمَهُون»[3] و این از آن رو است که زندگی وحیانی آن حضرت صلی الله علیه و آله اکرام عقلْ مداری و عدلْ محوری بود و با این دو جناح علم صائب و عمل صالح برابر قبله توحید به نماز ایستادو فنای افعالی و اسمایی و ذاتی را پیمود و به بقای الهی بار یافت، از این رو در حدّ خود که عالیترین حدّ جهان تعین امکانی است مانا شد و مصداق کامل بقیة الله خواهد بود و چون دودة طاها و اُسرة [جمع اُسَر: خانواده] یاسین همگی یک نورند، حضرت ختمی امامت، مهدی موجود موعود نیز مصداق دیگری از بقیة الله با رویکرد دیگر است؛ به امید ظهور نورانی و با زُهور آن حضرت عجَّلَ الله تعالی فَرَجَه الشَّرِیف.
منبع مطلب: مفاتیح الحیاة، خاتمه، اشارات سنتها، یکم، ص 762 تا 763.
[1] سوره مدثر، آیه 5.
[2] کلیات شمس تبریزی، غزلیات، ص 483، غزل 1418.
[3] سوره حجر، آیه 72.
سیر مطالعاتی کانون پژوهشی روشنای علم
اولین جلسه سیر مطالعاتی نیمسال دوم تحصیلی 97-96 کانون پژوهشی روشنای علم در مدرسه علمیه خواهران هاجر خمین روز دوشنبه مورخ 96/12/21 برگزار شد. 12 نفر از اعضای کانون پژوهشی در این برنامه شرکت داشتند. در این جلسه سیر مطالعاتی عناصر مشترک عرفانهای نوظهور و برخی خرده جریانهای معنویتگرای فعال در ایران به شیوهی انتقادی بر اساس کتاب آفتاب و سایه ها نوشته محمد تقی فعالی و مقالهی محمد حیدری فرد در مجله علوم قرآن و حدیث بلاغ مبین بررسی شد.
ضرورت مطالعه دربارهی این موضوع با توجه به پخش سریال تلویزیونی سارق روح که در رابطه با فرقههای کاذب است و مشکلات امنیتی که فرقه های ضاله در ماه های اخیر در کشور ایجاد کرده اند، به شدت احساس میشد و لذا اعضای کانون پژوهشی به واکاوی این جریانات ضدفرهنگی می پردازند.
برگزاری آموزه های غیرکارگاهی ساعات پژوهش- اسفند 96
آشنایی با پژوهش
اخلاق پژوهشگری
رابطه ی پژوهش با ایمان و اخلاق
معاونت پژوهش مدرسه علمیه خواهران هاجر خمین روزهای دوشنبه ساعت 8 تا 10 مورخ30/11/96، 7/12/96 و 14/12/96 طی سه جلسه آموزه های غیرکارگاهی مربوط به برنامه ساعات پژوهشی طلاب پایه اول این مدرسه علمیه را به شیوهی رسانهای با عناوین آشنایی با پژوهش (استاد یوسفیان)، اخلاق پژوهشگری (استاد شریفی) و رابطهی پژوهش با ایمان و اخلاق (حجة الاسلام و المسلمین جناب استاد حصاری) برگزار نمود.
اخلاق مادر، اخلاق فرزند
روز مادر مبارک
تقدیم به همه ی مادران این سرزمین پاک