دهه ی کرامت بر عموم شیعیان میمون و خجسته باد
ذیقعده شد و بهار ایران آمد در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد
در روز یکم کریمه آل رسول (ص) در یازدهم شاه خراسان آمد
قال أبوالحسن موسي عليهالسلام في حديث:
«من زار قبر ولدي علي و بات عنده ليلة کان کمن زار الله في عرشه. قيل: کمن زار الله في عرشه؟ فقال: نعم. اذا کان يوم القيامة کان علي عرش الرحمن أربعة من الأولين، و أربعة من الآخرين، فاما الأربعة الذين هم من الأولين: فنوح، و ابراهيم، و موسي، و عيسي عليهمالسلام و أما الأربعة من الآخرين: محمد و علي و الحسن و الحسين عليهمالسلام، ثم يمد الطعام فيقعد و معنا زوار قبور الأئمة، ألا أن أعلاهم درجة و أقربهم حبوة زوار قبر ولدي عليهالسلام» .
امام موسي کاظم عليهالسلام در ضمن حديثي فرمود: «کسي که قبر فرزندم علي عليهالسلام را زيارت کند و شبي را نزد او به سر برد، مانند کسي است که خداوند را در عرش زيارت کرده است.» راوي (از روي تعجب) گفت: مانند کسي که خدا را در عرش زيارت کرده است؟ حضرت فرمود: «آري، چون روز قيامت شود، چهار نفر از پيشينيان و چهار نفر از پسينيان بر عرش خداي رحمان قرار ميگيرند. چهار نفر پيشينيان نوح و ابراهيم و موسي وعيسي عليهمالسلام هستند و چهار نفر پسينيان محمد و علي وحسن و حسين عليهمالسلام؛ بعد از آن خوان طعام گسترده ميشود و زائران قبور ائمه عليهمالسلام به (گرد) آن مينشينند؛ بدانيد که (در ميان زائران قبور ائمه عليهمالسلام) مقام زائران قبر فرزندم از همه بلندتر و پر ارجتر است.» وسائل الشیعه ج10 ص443
روى القاضى نور اللّه عن الصادق عليه السلام قال:
إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْكُوفَةُ الصَّغِيرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.
خداوند حرمى دارد كه مكه است پيامبر حرمى دارد و آن مدينه است و حضرت على (ع) حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنيا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (ع) است و به شفاعت او همه شيعيان من وارد بهشت مى شوند . بحارالانوار(ط-بیروت) ج 57 ، ص 228 ، ح 59